loading...
شهر عاشق
لایو بازدید : 19 دوشنبه 01 مهر 1392 نظرات (0)
مفهوم بت‌وارگی در منظومه فکری کارل مارکس را باید پایه اصلی مفهومی دانست که او بعدها از آن به عنوان «خودآگاهی» تعبیر می‌ کند. آنچه مارکس از بیان مفهوم «بت‌وارگی» بدنبال تبیین و طرح آن است، قلب ماهیت مفاهیم، به واسطه تغییر در نگاهی است که به آنها صورت می‌گیرد.  در واقع مارکس به دنبال آن است که مخاطب نوشته‌های خود را به یک حقیقت پنهان اما مهم دلالت دهد، حقیقیتی که می‌تواند یک پدیده را اساسا قلب ماهیت کند. 
او به منظر نگاهی که به یک پدیده – که در نوشته‌های مارکس همان محصول کار است- می‌پردازد و با بیان دوره‌های تاریخی این پدیده، به این نتیجه می‌رسد که نوع نگاه انسان مدرن به پدیده «محصول کار» سبب شده است تا این پدیده به «کالا» مبدل شود. کالایی که لوکاچ نیز در کتاب خود به بیان ابعاد مختلف تسلط آن بر مناسبات اجتماعی جامعه مدرن می‌پردازد.  کارل مارکس، در نگاهی متفاوت کالا را صرفا یک شی و محصول کار انسان برای رفع نیاز بشری نمی‌داند، بلکه این شیء مرتفع کننده نیازها را وقتی به آن اطلاق کالا می‌شود، صاحب سرشتی می‌داند که خود را به این شیء تحمیل کرده است. 
این سرشت، به محصول کار انسان، فراتر از یک شیء، مفهومی اجتماعی می‌دهد که او معتقد است همه مناسبات جامعه مدرن را تحت سلطه خود در آورده است.  مارکس این سرشت را ناشی از  سرشت اجتماعی کار می‌داند و در تبیین آن معتقد است که وقتی این محصول کار از یک شیء مرتفع کننده نیاز شخص، به وسیله‌ای برای کسب ارزش مبدل شود، .فی الواقع مفهوم کالا شکل گرفته است. مفهومی که با نگاه به رفع نیاز همه انسان‌ها، کسب ارزش افزوده و ارزش متقابل حاصل شده است. در این حالت، کالا از شیئی که رفع نیاز می‌کند به شیئی که واجد ارزش اجتماعی است مبدل شده است. تشخص یافتن اشیاء مفید به ارزش،  محصول اجتماعی زندگی انسان است.  
شاید سوالی که بتوان با پاسخ به آن به مفهوم بت‌وارگی مارکس نزدیک شد، این است که چرا در جامعه سرمایه سالار محتوای کار انسان، شکل کالا را به خود گرفته است؟ و آنچه مارکس در مقام بیان آن بر می‌آید این است که ویژگی‌های اجتماعی کار به عنوان خصوصیات طبیعی اجتماعی محصولات در نظر گرفته می شود. رابطه اجتماعی تولیدکننده و کار به رابطه بیرون از آنها و رابطه متقابل اشیاء تبدیل می شود، این تبدیل، محصولات کار را به کالا مبدل می کند. نکته مهم عمومیت و فراگیری این تفکر از عینیت به ذهنیت انسان‌هاست که بت‌وارگی را معنا می‌کند. اینکه کالا به عنوان مفهومی جدید و متفاوت از محصول کار انسان، خودش، و مناسباتش را بر جامعه مسلط شود و ذهن ها را نیز شکل دهد. شاید بر این اساس باشد که بتوان برای مفهوم از خود بیگانگی مارکس هم یک پایه نظری یافت.
......
پ .ن: این مطلب پیش از حضور در کلاس آماده بود ولی به دلیل عدم دسترسی به وبلاگ امکان بارگذاری میسر نشد.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 127
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 5
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 73
  • بازدید سال : 525
  • بازدید کلی : 2,900