loading...
شهر عاشق

118

لایو بازدید : 13 یکشنبه 05 آبان 1392 نظرات (1)

.

همراه الي و نامزدش رفتيم عالي كيا سلطان...امامزاده دوست داشتنيه من..با همون جاذبه غريبش...با همون بغضي كه ميندازه تو گلو....هوا بشدت سرد بود...شمع ها رو روشن كردم...نشستم رو سيمان سرد...الي و نامزدش كنار آتيش نشسته بودن..و من رو ايوون امامزاده..توسرما كز كرده بودم..و شمع روشن ميكردم...از سرماي هوا چونه ام مي لرزيد..دستام مي لرزيد..به فس فس افتاده بودم...ولي تند تندشمعا رو روشن ميكردم.....به او قول داده بودم...براي مادرش دعا كنم....خاطرم هست...دفعه قبل براي قبولي او توي دكترا شمع روشن كرده بودم...نذري كه براي قبولي او داشتمو ادا كردم...و بعد براي خود او دعا كردم....براي خودم..براي دوستام...براي همه ي شماها...براي خونوادم....صداي خنده ي الي و نامزدش ميومد...مضحكه..اما من و او شديم مدل دوستاي معمولي...اين حال مضحكترين حالت ممكنه..به هيچ وجه برام قابل پذيرش نيس عشق آدم بشه دوست معمولي...همينكه امروز تكست ميده ..خوابتو تعريف كن....من زنگ ميزنم و تو 2 كلمه ميپرسم كه خوبه يا نه؟؟...بعد تكست ميده حال مادرش خوب نيس...و منم ادوايس ميدم و بهش ميگم عصردارمميرم عاليكيا سلطان براش دعا ميكنم...و اوهم ميگه ..براي اونم دعا كنم....." دلم ميخاست بالا بيارم از ريتم زندگيم....از فلسفه احمقانه عشق...دلم ميخاست بگم تو حلقت هرچي كه اسمتو تقدير ميخونن....يعني چي آخه.....اگه قرار بر همچين آخري بود...چرا اصن بايد سر راهه هم قرار ميگرفتيم...حالم از زندگي بهم ميخوره...دلم ميخاد تموم اين 29 سالو بالا بيارم....

.

هنوز سردمه....سرما رفته تو استخونم...دوش گرفتم....چاي داغ خوردم و خودمو تو دوتا پتو پيچيدم...ولي مثه يه قالب يخم....


لایو بازدید : 11 یکشنبه 05 آبان 1392 نظرات (0)
فجر شاهد:

1-مهدی یوسفی 2-علی امامیان 3-محمد غفوری 4-محمد قربان حسن 5-رضا نوری 6-علی قربانی 7-علی مهدی 8-هادی بزرگی 9-علیرضا محمد خانی

مربی:علی قربانی

شاهین کن:

1-حمید رضا ترابیان 2-مهدی دهنوی 3-سعید دهنوی 4-مهدی سهرابی 5-حسین مهدی 6-سعید رنجبران 7-مهدی ملک 8-محمد گلستانی 9-فرهاد جعفریان 10-رضا مهدی

مربی:حسین پالای

پاسارگاد

1-منصور هاشمی 2-مهدی امیدی 3-علی یزدانی 4-مجید علیزاده 5-وحید آتشی 6-عمار نیک نژاد7-محمد توز

مربی:علی یزدانی

لاله های سرخ

1-احمد حسن مهدی 2-نادر جوانمرد 3-جعفر حسین بیگی 4-مهدی وردیجی 5-رضا هاشمی 6-خلیل غفوری 7-مجید بزرگی 8-رضا رحیمی

مربی:هوشنگ حشمتی

انصار

1-مهدی دهقانی 2-علی حسن زاده 3-محمد کیائی 4-حمید آقا گل 5-حمید کاشف 6-مجید کاشف 7-هادی کاشف 8-حسن کیایی 9-جمشید قشقایی

مربی:حمید آقای گل

پارس

1-محمد حاج آقا محمد 2-حمید حاج یوسف 3-مهدی حاج شعبانعلی 4-هادی مظفر 5-هادی حاج آقا محمد 6-محمد کارساز

7-علی سید علی

مربی:محمود حاج شعبانعلی

شهباز

1-حسین بنگری 2-عباس مقدم 3-محمد بنگری 4محمود بنگری 5-امیر فیروز بخت 6-علی زیاد 7-میثم یاول 8-مسعود اصفهانیان 9-حمید اصفهانیان 10-محمد علی زاد نیا

مربی:محمد بنگری

کارگران

اسامی این تیم هنوز ارسال نشده است


لایو بازدید : 17 یکشنبه 05 آبان 1392 نظرات (0)


درست شدن صفحه مديريت بلاگفا

رو به همه معتادان به نت و وبگردي تبريك ميگم


آخي...

داشتم مي مردم همه بدنم درد گرفته بود



لایو بازدید : 13 شنبه 04 آبان 1392 نظرات (0)

کمی دچارم... فقط کمی...


امروز دوستان خوبم یه سایت در زمینه تی شرت محرم دیدم خوشم اومد عکس های تی شرت محرم را از این سایت گذاشتم

تی شرت ماه محرم

تی شرت ماه محرم

خرید آنلاین تی شرت محرم

خرید آنلاین تی شرت محرم

تی شرت های محرم

تی شرت های محرم


لایو بازدید : 8 شنبه 04 آبان 1392 نظرات (0)


دلم واسه خودم تنگ شده خدا کمکم کن
چـــかわいい ふんわり のデコメ絵文字ـــادر با مانتو فرقی ندارد اگر وقــــارت را حفظ نکند !

چـــかわいい ふんわり のデコメ絵文字ـــادر با مانتو فرقی ندارد اگر قــــهـــقـــه های بــلـنــد خیابانت را مانع نشود!

 اگر در میان سیاهیش رنگ زق لـــــــاکـــــ هایت خودنمایی بکند!

 اگر آرایشおもしろい のデコメ絵文字 صورتت را پاک نکند ....

چـــかわいい ふんわり のデコメ絵文字ـــادر با مانتو فرقی ندارد اگر همانگونه که با مانتو رفتار میکنی با چـــかわいい ふんわり のデコメ絵文字ـــادرهم رفتار کنی!

خلاصه بگویم :

آهــــای دختر چـــかわいい ふんわり のデコメ絵文字ـــادری :

چـــかわいい ふんわり のデコメ絵文字ـــادرت با تمام سختی هایش با مانتو فرقی ندارد

اگر ...

حــــــــرمتش  را حفظ نکنی

چـــかわいい ふんわり のデコメ絵文字ـادرت به اندازه ی کافی مظـــلوم هست پس مظلوم ترش نکن...


کمی حــــــــرمت نگه دار..

امروز دوستان خوبم یه سایت در زمینه تی شرت محرم دیدم خوشم اومد عکس های تی شرت محرم را از این سایت گذاشتم

تی شرت ماه محرم

تی شرت ماه محرم

خرید آنلاین تی شرت محرم

خرید آنلاین تی شرت محرم

تی شرت های محرم

تی شرت های محرم


لایو بازدید : 16 شنبه 04 آبان 1392 نظرات (0)


اومدممممممممممممم با کلی عکس باحال
.
.
.
.
بیا ادامه مطلب


لایو بازدید : 15 شنبه 04 آبان 1392 نظرات (0)

هیچ کس ب اندازه ی مترسک نمیتواند تنهای مرا درک کند

اما ن ..........................

مترسک هم گاهی سرگرم نوک زدن های کلاغ ها میشود .ولی من چه کنم ...........

زهرا فرزین مرام 


لایو بازدید : 20 شنبه 04 آبان 1392 نظرات (0)
یکی از یاران شیشه گر مرا در لزیون دید و از دیدن من تعجب کرد و چشمانش از حدقه بیرون زده گفت تو ملا نصرالدینی گفتم استاد شیشه گر مرا چطور شناختی -گفت من معجونی مصرف میکنم که هر چه را در هر کجا بخواهم خواهم دید-گفتم بس تو اینده را میدانی -گفت اری-گفتم قدرت تغیر ان را هم داری -گفت اری -گفتم اظافه کاری میکنی  استاد رنگ و رویت به زردی گراییده و دندانهایت از تو فراری گشته اند -گفت من در دربار شاه بودم ملا-گفتم از همین روست که سخن به زیاده میرانی-گفت اری-گفتم معجونت شیشه یا جام خالیت را نیز بر میکند -گفت بخواهم بر میشود                     ای ابله رفته زیر بار وافور                                                    عبرت نگرفته از خمار وافور                                                  وافور تو حقه ها سوار تو کند                                             ان دم که کنی حقه سوار وافور                                            گفتم تو نیز به نحوی اسیر وافور شیشه ای هستی چطور خودت را بهتر از من میدانی ما هر دو در یک طرف سباه هستیم باید فکری به حال خود کنیم تو مرا ملا نصرالدین میبینی و من تو را ابله                                                              من مست و تو دیوانه                                                       ما را که برد خانه                                                                  صد بار تو را گفتم                                                        کم خور دو سه بیمانه                                      خلاصه از هر که برسیدیم که چه کنیم  با اینکه سر خودشان در خمره گیر بود راه حلی اراییه میداد و همینطور فلسفه و عرفان در میدادند -گفتم شما که لالایی بلدید چرا خوابتان نمیبرد -گفتند ما خوابمان نمی اید ولی جالب اینکه عده ای از همین علما در خواب جواب میدادند وعدهای در بیداری من ماندم که چه کنم ... 


لایو بازدید : 6 شنبه 04 آبان 1392 نظرات (0)

اگر پاییز نبود شاید دلی نمی گرفت شاید آنقدر غرق دنیا می شدیم که یادمان می رفت برای چه به این دنیای فانی آمده ایم...دیروز هم جمعه بود...تمام شد...دردی نبود...تمام شد دیگر جمعه بود....

چقدر تکرار و عادت بد است...چقدر...

این روزها حال و هوای دلم خوب است....یعنی فعلا یک شبانه روز و 12 ساعت است که حالم خوب است...مثلا دیشب دلتنگ آقا شدم...شکر...روز غدیر با امیر دلم پدر حقیقی ایم عهد بستم....

آخ که چقدر بوی محرم می آید...

چقدر دل هوای سبک شدن دارد...

می ترسم از مرگ می ترسم...

چقدر حرفهای آقای پناهیان چسبید.........یاد خدا....

تو متمرکز شو روی ذهنت نه آنکه ذهن و فکرت را در اختیار دیگران مثلا تلویزیون قرار بدی که اون برنامه برا یادهایت بریزد....

نکته دیگه هم یه جا شنیده بودم ینی تو رادیو: اصلا قرار نبوده که بچه ها انرژیشون رو در جلو نت و کامپیوتر و تلویزیون بذارن...این برنامه ها برنامه های اسلام نیست...

حال دلم بد خوب است...یا بد خوب است...............................



لایو بازدید : 17 شنبه 04 آبان 1392 نظرات (0)

اخلاق حرفه‌اي خشت اول‌

اخلاق حرفه‌اي خشت اول‌

Maryam Sadaghiani مريم صدقيانيتوجه به رعايت اخلاق حرفه‌اي لزوما نيازمند به وقوع پيوستن اتفاق خاصي كه باعث پديد آمدن انقلاب و تحولي ناگهاني در تحريك وجدان حرفه‌اي متخصصان باشد، ندارد.اگر هم داشته باشد براي بيدار كردن اين دغدغه در اذهان مهندسان ساخت و ساز كشور، زلزله بم يا حتي لحظه‌اي انديشيدن به فجايع احتمالي ناشي از زلزله‌اي در تهران و حومه‌اش، كافي است تا هر انسان كارگزار و موثري در اين حرفه، رعايت اين لازم را برخود واجب بداند.چرا كه گاهي خطايي كوچك مي‌تواند خسارات جاني و مالي را بر مصرف‌كننده محصول و خدمات متحمل كند.


لایو بازدید : 11 سه شنبه 30 مهر 1392 نظرات (0)
منتظر بودیم در برابر اتفاقات اخیر چه شاهکاری رخ می دهد که انتظارمان طولانی نشد

بعد از گهرافشانی های اوباما ، وندی شرمن، (فردی که مذاکره‌کننده ارشد آمریکایی‌ها در چارچوب 1+5 با جمهوری اسلامی ایران است و در واقع، حریف مذاکراتی اصلی تیم ایرانی محسوب می‌شود،) در سخنانی اهانت‌بار به نژاد ایرانی توهین کرده و در جلسه‌ای در سنای آمریکا مدعی شده است که «فریب‌کاری در ژن ایرانیان است.»

جالبه نه؟

وقتی تنها استفاده کننده از بمب اتمی یقه ی بقیه ی کشوررها رو می گیره که نکنه بمب هسته ای داشته باشند! و تنها مجرم در این زمینه خودش رو قاضی و مجری حکم مجازات بقیه ی کشورها که هرگز بمب هسته ای داشتنشون ثابت نشده می دونه، چرا از این حرفها نزنه

یادمه چند سال قبل هم وقتی


لایو بازدید : 9 سه شنبه 30 مهر 1392 نظرات (0)
بسم الله ...

+ باید بگویم " پاییز " ...

باید بگویم پاییز تا لذّت بخش بودن ِ همه چیزَ ش حتی تمام ِ تمام ِ دلتنگی ها و خسته شدن ها و غمگین بودن

هایش در یادم بماند ...

باید بگویم پاییز تا نُت های نوشته شده ی پاییزی ِ گوشی ام توی مغزم رژه بروند ... نُت هایی که ثبت کرده اند

تمام ِ حس های خوب و بد ِ پاییزم را ...

باید بگویم پاییز تا شب هایش یادم بیاید که حوالی ساعت 1 هندزفری را میگذاشتم توی ِ گوشم و به فاصله چند

دقیقه خوابم  میبرد و آهنگ یا رادیوی ِ بیچاره تا صبح توی گوش ِ من می خواند و می خواند و من صبح ها با

سردرد بلند می شدم  ...

باید بگویم پاییز تا آن رفتن ها و نرسیدن ها و ماندن ها و شکسته شدن هایش یادم بیاید ...

باید بگویم پاییز تا لحظه ی دلنشین ِ شنیدن ِ صدای خورد شدن ِ برگ های خشک شده ی زرد و نارنجی ِ کف

خیابان یادم بیاید ...

باید بگویم پاییز تا قدم زدن های ِ گاه و بی گاهش یادم بیاید که با وجود سرویسی بودن از راننده میخواستم چند

کوچه پایین تر مرا پیاده کند و من قدم می زدم ، نفس ِ عمیق می کشیدم ، لبخند میزدم و شال گردنم را بیشتر

می پیچیدم دور ِ گردنم ...

باید بگویم پاییز تا یادم نرود پاییز است و این 23 روز ِ رفته را واقعاً بر باد داده ام و حتی لحظه ای از این همه

خوبی ِ پاییز لذت نبرده ام ... و با کلّی انرژی منفی خرابش کرده ام ...

***

این ها را گفتم تا برسم به اینکه پاییز من تازه بعد از یک ماه میخواهد شروع شود ...

+ پاییز را خــــــــــیلی دوست دارم حتی با تمام ِ چیزهای منفورش ...

پاییز شاید دلتنگ باشد و خسته و پژمرده ولی عجیب برایَ ـم دوست داشتنی است ...

+ وقتی پوشه ی تمام ِ عکسهای پارسال و امسالی را که از فاطمه.و گرفتم باز کردم یکهو تمام ِ روزهای 

گذشته مثل برق از جلوی چشمم گذشتند و من غرق ِ یک حسّ فوق العاده خوب شدم ...  با وجود این همه

خاطره های خوب ... دوست های خوب و ...

عکسها عــــــــــالی بودند ...

کاش تکرار شوند لحظات ِ با هم بودن ِ مان ...

" گذشته ها رو دوره کن ... " *

* از آهنگ ِ " گذشته ها " ی ا.خواجه امیری .

× عکس .

مثل ِ این گل های صورتی ...

اثر ِ سید حسن کاوشی . منبع : سایت نگار خانه ایرانی .

پ.ن : راستی عید ِ قربان هم کلی مبارک باشه :)

فعلاً . :)

بعد.ن : زهرا.ح ! کاش اینترنتتون زودتر درست شه ! اینجا بدون تو صفایی نداره ...

جمعه نوشت :

نگار برو ادامه مطلب ، رمزشم اسم اون باشگاهه که با هم رفتیم به فارسی تایپ کن .


لایو بازدید : 7 سه شنبه 30 مهر 1392 نظرات (0)

شاید برای شما نیز پیش آمده باشد که در سیستم خود فایل هایی را پاک کرده اید و یا این فایل ها از طریق ویروس ها و بد افزار ها از بین رفته اند. در این موارد می بایست از نرم افزار های بازیابی اطلاعات استفاده کنید که در اینجا ما با معرفی نرم افزاری فوق العاده پیشرفته و قدرتمند که Auslogics File Recovery نام دارد در خدمت شما عزیزان هستیم ؛ این نرم افزار ابزاری بسیار مفید و با کارایی بالا در زمینه بازیابی سریع و کامل هر گونه اطلاعات همچون اسناد ، موزیک ، عکس و نرم افزار ها می باشد.شما در این نرم افزار قادرید اطلاعات خود را از هر نوع حافظه ای شامل هارد دیسک ، فلش مموری ، USB memory ، هارد External و دوربین های دیجیتالی مورد بازیابی قرار دهید .


امکانات نرم افزار بازگردانی سریع و کامل اطلاعات :

  • بازیابی هر گونه فایل از انواع حافظه ها همچون هارد دیسک ، USB memory و...
  • قابلیت جستجو در برنامه برای پیدا کردن فایل مورد نظر
  • سرعت بالا در جستجوی فایل های حذف شده و بازیابی اطلاعات
  • امکان بازگردانی فایل های حذف شده حتی در زمان حذف پارتیشن
  • امکان ترمیم و بازگردانی فایل هایی که بوسیله آنتی ویروس صدمه دیده اند

حجم   7.2 MB                              رمز عبور فایل : www.fdl.ir

دانلود آخرین ورژندانلود


لایو بازدید : 8 سه شنبه 30 مهر 1392 نظرات (0)
پاتوق سرا

تی شرت محرم طرح عرشیا

تی شرت محرم طرح عرشیا

خرید تی شرت محرم

تی شرت محرم (طرح عرشیان)

تی شرت محرم، یک تیشرت فوق العاده شیک و زیبا

برای آقایان خوش سلیقه و عزاداران واقعی ...

با کیفیت استثنایی و چاپ عالی

برای اولین بار در ایران


با خرید تی شرت محرم به عزاداری امسال متفاوت ظاهر شوید

تیشرت محرم طرح جدید عرشیا

خرید پستی تی شرت محرم طرح عرشیا


قیمت : 29000 تومان

Fall

لایو بازدید : 12 سه شنبه 30 مهر 1392 نظرات (0)
An adorable day! Fresh & clean air, raining... At The King Of Seasons; Autumn! :)



تی شرت محرم طرح عرشیا

تی شرت محرم طرح عرشیا

خرید تی شرت محرم

تی شرت محرم (طرح عرشیان)

تی شرت محرم، یک تیشرت فوق العاده شیک و زیبا

برای آقایان خوش سلیقه و عزاداران واقعی ...

با کیفیت استثنایی و چاپ عالی

برای اولین بار در ایران


با خرید تی شرت محرم به عزاداری امسال متفاوت ظاهر شوید

تیشرت محرم طرح جدید عرشیا

خرید پستی تی شرت محرم طرح عرشیا


قیمت : 29000 تومان

لایو بازدید : 7 سه شنبه 30 مهر 1392 نظرات (0)



تی شرت محرم طرح عرشیا

تی شرت محرم طرح عرشیا

خرید تی شرت محرم

تی شرت محرم (طرح عرشیان)

تی شرت محرم، یک تیشرت فوق العاده شیک و زیبا

برای آقایان خوش سلیقه و عزاداران واقعی ...

با کیفیت استثنایی و چاپ عالی

برای اولین بار در ایران


با خرید تی شرت محرم به عزاداری امسال متفاوت ظاهر شوید

تیشرت محرم طرح جدید عرشیا

خرید پستی تی شرت محرم طرح عرشیا


قیمت : 29000 تومان

لایو بازدید : 14 سه شنبه 30 مهر 1392 نظرات (0)

دوستان عزیز،ذیحسابان ومدیران مالی سخت کوش دستگاههای اجرایی وشرکتهای دولتی،در ادامه مطلب "قواعد،قوانین ومقررات مربوط به انعقاد قراردادهای دولتی" که به همت همکاران محترم گروه نظارت مالی خزانه معین استان خوزستان گردآوری شده است درج گردیده است.همچنین از بذل محبت جناب آقای زرگانی-معاون نظارت مالی ورئیس خزانه معین خوزستان-که این مرقومه را دراختیار ما قرار دادند کمال تشکر را داریم.


لایو بازدید : 8 یکشنبه 28 مهر 1392 نظرات (0)
صدای مردانه ات دلم را میلرزاند...

گوش هایم همیشه در انتظار شنیدن حرف هایت هستند...

گرچه حرف هایی باشند تکراری...یا حرف هایی باشند معمولی...!

برایم زیباترین ترانه ی هستی هستند!

دستانت...مرا یاد یک واژه می اندازد..."امنـــیت"...

آغوشت همچون دریای پرتلاطم است و من

چقدر غرق شدن در این دریا را دوست دارم...

تو فقط مرد من بمان!

من قول میدهم...

تا ابد...

عشق تک تک ثانیه هایت باشم!

تا وقتی که تو بخواهی...

به اشک لحظه های تو قسـم!


لایو بازدید : 6 یکشنبه 28 مهر 1392 نظرات (0)

بسم رب الشهدا

 

من آنروز مشامم از بوی دود و باروت پر بود و برای رسیدن به هدفم، از آن لذت می بردم، بعضی ها امروز از بوی الکل در انواع ادکلن های خارجی!

من آنروز خشاب و اسلحه ام را برای نابودی دشمن در بغل گرفته بودم و بعضی ها امروز سگ های نجس تزئینی گران قیمت را !



من آنروز در جبهه، اوقات فراغتم را در چاله هایی، قرآن و دعا می خواندم، اسغفار می کردم و لذت می بردم، بعضی ها امروز در چت رو م ها به دنبال عشق ناشناس و گمشده ساعتها به بطالت، پرسه می زنند و روم عوض می کنند!

من آنروز در هنگام عملیات، در گوشی بیسیم، یا زهرا (س) و یا حسین(ع) می گفتم و بعضی ها امروز در گوشی خود، از نفس، عشق، ناز و فدایت شوم به نامحرم و ناشناس!

من آنروز در خط، یک دست لباس خاکی داشتم وبا آن احساس غرور، زیبایی و عزت کرده و شکر خدا می گفتم، بعضی ها امروز لباس های رنگارنگ خارجی و صورتی تزئین شده اما خود انگاره ای زشت که هیچگاه با تغییر مد، از خودشان راضی نمی شوند!



من آنروز با ذکر استغفرالله وقت می گذراندم و بعضی ها امروز با دکمه های بیجان موبایل برای اس ام اس های عاشقانه جدید و یا کلیدهای کیبورد برای ارسال پی ام های عمومی دعوت به دوستی با نامحرمان در چت روم ها!

من آنروز باد گیرم را تا روی دست و پا می کشیدم تا شیمیایی نشوم و برای دفاع توان داشته باشم، بعضی ها امروز شلوار و مانتوی کوتاه را انتخاب کرده اند که رهگذران را هم آلوده کنند!



من آنروز در خط مقدم حتی مراقب عطسه هایم بودم که حضور گروهانم را به دشمن راپرت ندهم، بعضی ها امروز بی واهمه در خیابان قه قه می زنند و با بزک وآرایش و البسه رنگارنگ، جلب تو جه نامحرم کرده و می گویند: مرا نیز به حساب آورید، آدمم!

من آنروز قبل از عملیات از حلالیت خواهی از همرزمانم و بعد از عملیات، از شکر خدا و یاد دوستان شهیدم صحبت می کردم و بعضی ها امروز از پایان سریال های عاشقانه فارسی وان و من و تو و مارک نوشیدنی های سر میز آنها!

من آنروز بعد از عملیات از بلندگوهای گوشه و کنار خط، بهر نبردی بی امان ... را می شنیدم، و بعضی ها امروز با سیستم گوش خراش ماشین بابا، آهنگ های رپ با الفاظ رکیک به محارم!

من آنروز از اطلاعات شخصی خود و دسته و گروهانم مراقبت می کردم تا دشمن از آن سوء استفاده نکند، بعضی ها امروز حتی مشخصات و عکس های شخصی و خانوادگی شان را بی پروا در فیس بوک و توئیتر منتشر کرده تا نامحرمان و بیگانگان هم آن را ببینند!



من آنروز در خط مقدم ساعت ها بیدار می ماندم تا دشمن غافلگیرمان نکند بعضی ها امروز ساعتها برای ملاء عام و مد نمایی، خود را تزئین می کنند تا با کار کم بهای خود، نامحرمان را غافلگیر کنند!



من آنروز به شوق شرکت در عملیات یا به یاد همسنگران شهیدم اشک می ریختم و قصد انتقام از دشمن را داشتم، بعضی ها امروز برای شکستهای عشقی شان افسرده اند و قصد انتقام از تمام آدمها و زمین و زمان را دارند!

من آنروز سرنگ ضد شیمیایی بر بدن خود شلیک می کردم، بعضی ها امروز، گونه بر رخ خود تزریق میکنند تا مبادا حقیر باشند، و شاید بیشتر به چشم نامحرم بیایند!



من آنروز خواب را بر چشمانم حرام می کردم تا ذلیل حمله غافلگیرانه دشمن نشوم، بعضی ها امروز خواب را با نگاه به مانیتور کوچک موبایل برای اعلام تعهد باطل به نامحرم، بر خود حرام کرده اند!

نه ! این قرارمان نبود ! ما رفتیم تا شما نیز راهمان را ادامه دهید، رفتیم تا امنیت امروز را به ارمغان بیاوریم و تو بتوانی عفت و حجاب فاطمی را بر گزینی! رفتیم تا دشمن، نتواند حیای شما را به بی حیایی تبدیل کند، رفتیم تا اطاعت کنیم از قرآن و رسول و اولی الا مر، تو هم مراعات کن! بر گرد و اندکی بیاندیش؛ ... ما خون دلها خورده ایم!


لایو بازدید : 11 یکشنبه 28 مهر 1392 نظرات (0)

دقت کردين ؟

چرا “خردل” اسم سس باشه ولي “بزدل” يه نوع توهين باشه ؟

بين بز و خر هم تبعيض آخه ؟


لایو بازدید : 6 شنبه 27 مهر 1392 نظرات (1)

امام روح الله، در حدیث دهم از کتاب ارزشمند چهل حدیث، در مورد انسان می فرمایند:

«در مقام خود مبرهن است که انسان در اول پیدایش، پس از طى منازلى، حیوان ضعیفى است که جز به قابلیت انسانیّت امتیازى از سایر حیوانات ندارد. و آن قابلیّت میزان انسانیت فعلیه نیست.

پس، انسان حیوانى بالفعل است در ابتداى ورود در این عالم، و در تحت هیچ میزان جز شریعت حیوانات، که اداره شهوت و غضب است، نیست. و چون این اعجوبه دهر ذات جامع یا قابل جمعى است، از این جهت براى اداره آن دو قوّه صفات شیطانى را از قبیل کذب و خدیعه و نفاق و نمیمه و سایر شیطانتهاى دیگر نیز به کار مى‏برد، و با همین سه قوّه، که اصول مفسدات و مهلکات است، ترقى کند، و این‏ها نیز در او نموّ و ترقى روز افزون نمایند. و اگر در تحت تأثیر مربى و معلمى واقع نشود، پس از رسیدن به حد رشد و بلوغ یک حیوان عجیب و غریبى شود که در هر یک از شئون مذکوره گوى سبقت از سایر حیوانات و شیاطین ببرد، و از همه قویتر و کاملتر در مقام حیوانیت و شیطنت شود. و اگر بر همین حال روزگار بر او بگذرد، و جز تبعیت هواى نفس در شئون ثلاثه نکند، هیچیک از معارف الهیه و اخلاق فاضله و اعمال صالحه در او بروز نکند، بلکه جمیع انوار فطریه او نیز خاموش گردد.»


لایو بازدید : 8 شنبه 27 مهر 1392 نظرات (0)
گر خدا آرزويي را در دلت انداخت بدان توان رسيدن به آن را در تو ديده است
پس دنبال آرزوهایت باش .


لایو بازدید : 7 شنبه 27 مهر 1392 نظرات (0)

پیامک جدید 
رمانتیک و عشقی

 

زیباست یادت ….

ببین اگر خودت بودی چه غوغایی می کردی!!

 

* * *

من ازت چیز زیادی نمیخوام / خیلی ساده با دلت کنار میام

مثل آسمونو اون ستاره هاش / به تو وابسته شدم , یواش یواش


لایو بازدید : 535 شنبه 27 مهر 1392 نظرات (0)


دانلود رایگان تمام قسمت های سریال نوشدارو

با لینک مستقیم و دو کیفیت متفاوت

 لينك دانلود قسمت 28 ( پاياني ) سريال نوشدارو اضافه شد 

دانلود سریال نوشدارو با کیفیت عالی

 

خلاصه داستان:
داستان این سریال ۶ درباره دوست است که در زمان جنگ در جبهه سنگرسازی می‌کردند و در زمان حاضر هم در صنعت نفت مشغول به فعالیت هستند اما مشکلات و ماجراهایی برای این گروه پیش می‌آید که داستان نوشدارو را می‌سازد.

بازیگران:
هدایت هاشمی، رز رضوی، ساقی عسگری، محبوبه بیات، امیرعلی نبویان، سهند جاهدی، شیوا خسرومهر، اصغر همت، محمود عزیزی، رضا رضوی، نیلوفر شهیدی و علی صالحی

 

دکمه آبی كيفيت متوسط | دکمه قرمز كيفيت عالي  

دانلود قسمت اول سریال نوشدارو

دانلود Download 

 دانلود قسمت دوم سریال نوشدارو

دانلود Download

 دانلود قسمت سوم سریال نوشدارو

دانلود Download 

 دانلود قسمت چهارم سریال نوشدارو

دانلود Download

 دانلود قسمت پنجم سریال نوشدارو

دانلود Download

 دانلود قسمت ششم سریال نوشدارو

دانلود Download 

 دانلود قسمت هفتم سریال نوشدارو

دانلود Download 

 دانلود قسمت هشتم سریال نوشدارو

دانلود Download 

 دانلود قسمت نهم سریال نوشدارو

دانلود Download

 دانلود قسمت دهم سریال نوشدارو

دانلود Download 

 دانلود قسمت يازدهم سریال نوشدارو

دانلود Download 

 دانلود قسمت دوازدهم سریال نوشدارو

دانلود Download 

 دانلود قسمت سيزدهم سریال نوشدارو

دانلود Download

 دانلود قسمت چهاردهم سریال نوشدارو

دانلود Download 

  دانلود قسمت پانزدهم سریال نوشدارو

دانلود Download

  دانلود قسمت شانزدهم سریال نوشدارو

دانلود Download

  دانلود قسمت هفدهم سریال نوشدارو

دانلود Download 

 دانلود قسمت هجدهم سریال نوشدارو

دانلود Download 

 دانلود قسمت نوزدهم سریال نوشدارو

دانلود Download 

 دانلود قسمت بيستم سریال نوشدارو

دانلود Download

  دانلود قسمت بيست و يكم سریال نوشدارو

دانلود Download

  دانلود قسمت بيست و دوم سریال نوشدارو

دانلود Download

 دانلود قسمت بيست و سوم سریال نوشدارو

دانلود Download 

  دانلود قسمت بيست و چهارم سریال نوشدارو

دانلود Download

 دانلود قسمت بيست و پنجم سریال نوشدارو

دانلود Download

 دانلود قسمت بيست و ششم سریال نوشدارو

دانلود Download 

 دانلود قسمت بيست و هفتم سریال نوشدارو

دانلود Download 

 دانلود قسمت بيست و هشتم سریال نوشدارو

دانلود Download


لایو بازدید : 6 شنبه 27 مهر 1392 نظرات (0)
بنام خدا  یه وقتایی از خودم میپرسم : برای چی باید هر روز ٬پنج بار نزد خدا بایستیم و سجده کنیم ؟!!! . امسال تابستون ٬که پسرم میرفت تو خیابون ٬چرخ بازی کنه ٬ مادرش خواسته بود ٬هر ده ٬پونزده دقیقه ٬بیاد پشت پنجره آشپزخونه ٬خودی نشون بده و باز برگرده ٬خب ٬مادره دیگه !! اینو خواسته ٬تا دلش آروم شه ! این خواهش ٬یعنی :عشق.!! عشق و دلواپسیه ٬که با حضور هر فرزندی ٬ هر مادری آروم میشه !!! . خدایا کبریا و عظمت تو انقدر باشکوهه !! که قابل مقایسه باهیچ ٬نیرو و وجودی نیست !!!! خدایا عشق مادر ٬شاید قطره ای از دریای محبتت باشه که در قلب او امانت گذاشتی ! . میخوام  بپرسم چقدر ما رو دوست داری !!!!  که گفتی : روزی پنج بار صداتون میکنم !!! بیاین ببینمتون !!!! اگه ما رو دوست نداشتی ٬که میفرستادی پی کارمون !!!!!!!!! حالا تو عاشقی یاما !!!!!! خدایا وقتی میبینی صدای فراخوانتو میشنویم و مشغول دنیابازی هستیم !چی میگی ؟!!! چقدر ٬دلواپسمون میشی ! خدایا حالا که ٬ذره ای از عشق عظیمت رو حس میکنم٬ شرمسار تر از قبل ٬میام !!!! . من حقیر بی اهمیت رو با عشق بی انتهات ٬صدا بزنی !!! . خدایا با سر میام !! . با سر !!! . ضمنا : ازطرف همه دوستان ٬یک تشکر ویژه ٬ بابت ماااااادر وپدرایی که داریم ! و واقعا ٬عشقشون آسمونیه !!! حتی اگه بلد نباشن ! بخاطر گرفتاریها شون٬ نشونش بدن !! ولی یقین دارم هست !!.و واقعیه ! خدایا برای حضورشون ٬ممنونم !!!! جمله ای رو که تو دلنوشته های دوستان دیدم و خیلی به دلم نشست ٬ با اجازشون تکرار میکنم :جوانی هایت را با بچگی هایم پیر کردم ٬مرا  ٬به موی سپیدت ببخش ....مادر !
لایو بازدید : 9 شنبه 27 مهر 1392 نظرات (0)
آورده اند که:

Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4

فتحعلی شاه قاجار گه گاه شعر می سرود و روزی شاعر دربار را به داوری

گرفت. شاعر هم که شعر را نپسندیده بود بی پروا نظر خود را باز گفت.فتحعلی

شاه فرمان داد او را به طویله برند و در ردیف چهار پایان به آخور ببندند.

شاعر ساعتی چند آنجا بود تا آن که شاه دوباره او را خواست و از نو شعر را برایش

خواند سپس پرسید:«حالا چطور است؟».شاعر هم بی آنکه پاسخی بدهد

راه خروج پیش گرفت!. شاه پرسید:کجا می روی؟گفت: به طویله!!!

/* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin-top:0cm; mso-para-margin-right:0cm; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0cm; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:"Times New Roman"; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin;}


لایو بازدید : 154 شنبه 27 مهر 1392 نظرات (0)

 هر روز در سکوت خیابان دور دست

روی ردیف نازکی از سیم می نشست

وقتی کبوتران حرم چرخ می زدند

یک بغض کهنه توی گلو، داشت می شکست

باران گرفت بغض خدا هم شکسته بود

اما کلاغ روی همان ارتفاع پست

آهسته گفت: من که کبوتر نمی شوم

تنها دلم به دیدن گلدسته ات خوش است ...

 دل هوس یار کرده آقا بطلب

         عکس حرم امام رضا علیه السلام

                            [Avin]%20%28084%29.gif السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا[Avin]%20%28084%29.gif


لایو بازدید : 5 شنبه 27 مهر 1392 نظرات (0)

این پست ثابت است و همواره بروز می شود.

با سلام خدمت دوستان و بزرگواران

در وبلاگ کتابخانه تصمیم داریم بصورت آزمایشی یک بخش بنام نقاشی کودکان اختصاص دهیم تا نقاشیهای این عزیزان را در این قسمت به نمایش بگذاریم .

شما هم می توانید نقاشیهای خود را برای ما ایمیل کنید .


لایو بازدید : 5 شنبه 20 مهر 1392 نظرات (0)
تو ﺷﻬﺮ ﺑﺎﺯﯼ ﯾﻬﻮ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﺍﻭﻣﺪ
ﮔﻔﺖ : ﺁﻗﺎ… ﺁﻗﺎ .. ﺗﻮ ﺭﻭ ﺧﺪﺍ ﯾﻪ ﻟﻮﺍﺷﮏ ﺍﺯﻡ ﺑﺨﺮ !!
ﻧﮕﺎﺵ ﮐﺮﺩﻡ …ﭼﺸﻤﺎﺷﻮ ﺩﻭﺱ ﺩﺍﺷﺘﻢ … ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮔﻔﺖ
ﺁﻗﺎ ...ﺍﮔﻪ ۴ ﺗﺎ ﺑﺨﺮﯼ ﺗﺨﻔﯿﻒ ﻫﻢ ﺑﻬﺖ ﻣﯿﺪﻡ…
ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﺳﻤﺖ ﭼﯿﻪ … ؟ ﻓﺎﻃﻤﻪ… ﺑﺨﺮ ﺩﯾﮕﻪ …!
ﮐﻼﺱ ﭼﻨﺪﻣﯽ ﻓﺎﻃﻤﻪ… ؟ ﻣﯿﺮﻡ ﭼﻬﺎﺭﻡ …ﺍﮔﻪ ﻧﻤﯽ
ﺧﺮﯼ ﺑﺮﻡ .. ﻣﯽ ﺧﺮﻡ ﺍﺯﺕ ﺻﺒﺮ ﮐﻦ ﺩﻭﺳﺘﺎﻣﻢ ﺑﯿﺎﻥ
ﻫﻤﺸﻮ ﺍﺯﺕ ﻣﯿﺨﺮﯾﻢ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﻭ ﺑﺎﺑﺎﺕ ﮐﺠﺎﻥ ﻓﺎﻃﻤﻪ؟؟
ﺑﺎﺑﺎﻡ ﻣﺮﺩﻩ …ﻣﺎﻣﺎﻧﻤﻢ ﻣﺮﯾﻀﻪ…ﻣﻦ ﻭ ﺩﺍﺩﺍﺷﻢ ﻟﻮﺍﺷﮏ
ﻣﯽ ﻓﺮﻭﺷﯿﻢ ﺩﻭﺳﺘﺎﻡ ﻫﻤﻪ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ ﻫﻤﻪ ﺍﺯﺵ
ﻟﻮﺍﺷﮏ ﺧﺮﯾﺪﻧﺪ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ …ﻣﯽ
ﺧﻨﺪﯾﺪ… ﺍﺯ ﯾﻪ ﻃﺮﻑ ﺩﻟﻢ ﺳﻮﺧﺖ ﮐﻪ ﻣﺎ ﮐﺠﺎﯾﯿﻢ ﻭ ﺍﯾﻦ
ﮐﺠﺎ … ﺍﺯ ﯾﻪ ﻃﺮﻑ ﻫﻢ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺍﻣﺸﺐ ﺑﺎ
ﺩﻭﺳﺘﺎﻡ ﺗﻮﻧﺴﺘﯿﻢ ﺩﻟﺸﻮ ﺷﺎﺩ ﮐﻨﯿﻢ
ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻣﯿﺬﺍﺭﯼ ﺍﺯﺕ ﯾﻪ ﻋﮑﺲ ﺑﮕﯿﺮﻡ؟ ﺑﺎﺷﻪ ﻓﻘﻂ ۳ ﺗﺎ
ﺑﺎﺷﻪ ﺍﮔﻪ ۵۰۰ ﺗﻮﻣﻦ ﺑﺪﯼ ﻣﻘﻨﻌﻤﻮ ﻫﻢ ﺑﺮ ﻣﯿﺪﺍﺭﻡ !
ﻓﺎﻃﻤﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻬﻪ… ﺩﯾﮕﻪ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﻭ ﻧﺰﻥ!
ﺧﯿﻠﯽ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪﻡ ﺍﺯﺕ ﺳﺮﯾﻊ ﮐﻮﻟﻪ ﭘﺸﺘﯿﺸﻮ
ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺭﻓﺖ… ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﻣﯽ ﺭﻓﺖ. ﻧﮕﺎﺵ ﻣﯽ
ﮐﺮﺩﻡ … ﻧﻪ ﺑﻪ ﺍﻻﻧﺶ… ﻧﻪ ﺑﻪ ﻇﺎﻫﺮﺵ … ﺑﻪ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺍﯾﯽ
ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ … ﻭ ﻣﺎ ﺑﺎﯾﺪ
ﻓﻘﻂ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﯿﻢ .. ﻓﻘﻂ ﻧﮕﺎﻩ....


لایو بازدید : 7 شنبه 20 مهر 1392 نظرات (0)

امروز اولین جلسه رو رفتم.بچه ها اکثرا همون ترم پیشا هستن.جالبیش هم اینه که اکثرا این 5 تا درس رو با من دارن. درکل یک روز هی چهره منو زیارت میکنن.

و یک چیز دیگه اینکه اصلا دختر تو کلاس نیست.پارسال 3 تا دختر بود که اتفاقا خیلی بیشتر از پسرا فعال بودن و وجودشون باعث میشد پسرا یه خورده رعایت کنن ،خدا به خیر کنه با اینا باید چیکار کنم.

کلاس ساعت 7 خیلی خوب بود و بچه ها همه مودب بود.فقط مشکل این بود که آزمایشگاه هیچی نداشت.یعنی وضع آزمایشگاهشون داغونه ها.دانشجوها واقعا حق داشتن غر بزنن ،میگفتن اینهمه پول میدیم،هیچی واسه آزمایشگاه نمیخرن.منم رفتم به مسئول اونجا گفتم که من به چندتا آی سی نیاز دارم.اگه نباشن چه جوری آزمایش رو انجام بدم.ایشون هم گفتن درخواست بنویس انشالله تا هفته دیگه میگیم بخرن.خدا کنه که بخرن،وگرنه اصلا نمیشه کاری کرد.

از اونجایی که کلاس ساعت 6 تا 8 هم با همین بچه ها بود،همشون هماهنگ کردن که کلاس رو ساعت 1 تا 3 روز دوشنبه برگزار بشه.ما نیز کلی ذوق کردیم که نصفه شبی موجبات آزار پدر رو فراهم نکنیم که اینهمه راه بیان دنبالمون.خدائیش،خدا بابام رو دوست داره ها چون میدونه بابام ماتم گرفته بود که قراره هر شنبه ساعت 8 بیاد دنبالم.

حالا ما خوشحال و خندان رفتیم پیش همون آقا مسئول بسیار محترم و بهش گفتم کلاس رو آوردم دوشنبه ساعت 1.یه نگاه به برنامه کرد و گفت آخه اون ساعت هیچ کلاسی خالی نیست تا شما برید،منو میگی وا رفتم.با حالت مظلومیانه گفتم آخه خیلی شبه و سخته ،اصلا من تو همین آزمایشگاهی که هستم درس میدم(حالا این آزمایشگاهه بسیار کوچیکه و 15 نفر به زور جا میشن ولی من اصرار داشتم 33 تا دانشجو رو ببرم و اونجا درس بدم).آقای محترم هم قبول کرد.اما بعدش که اومدم آزمایشگاه هر جور با خودم حساب کردم دیدم نمیشه اینجا درس داد ولی خب از اونجایی که با دانشجو ها هماهنگ کرده بود که امروز تشکیل نشه،گفتم حالا 2 شنبه میان یه کاریش میکنم.

و اما آزمایشگاه دوم پدری از ما در آورد اونم با ورود 2 تا از دانشجوه های ترم پیشم که فوق العاده بی ادبن.با دیدنشون گفتم خدایا یعنی یک ترم باید اینا رو تحمل کنم.اینام از این قد بلند و هیکلیا که آدم از هیکلشون میترسه وپارسال دیوونم کردن.همون ترم یکیشون رو به زور از کلاس بیرون کردم و اومد عذرخواهی کرد ولی انگار این ترم هم آدم نشدن از همون ثانیه های اول شروع به اذیت کردن.نمیدونم چرا بعضی ها وقتی میبینن یه خانم استادشون،تمامه تلاششون رو میکنن که حرصش رو دربیارن و بعد هم حتما بهش بخندن.مثلا نمونه کارشون این بود که میومدن کنار میزم و کتابی رو که گذاشته بودم روز میز برداشتن و میگن استاد این چیه یا دفتر حضور و غیاب رو بر میدارن.یا یکیشون همون لحظه اول که وارد شد،سر جا مدادیم که باز بود فوری دست کرد توش و نوک اتود برداشت.فقط و فقط قصد این 2 تا این بود منو حرص بدن،انگار لذت میبردن.بهشون چند بار گفتم اگه بخواین ادامه بدین میندازمتون.حتی به این حد رسیدم که از کلاس بیرونشون کنم،نامردا تکون نخوردن.اگه میخواستم بیرونشون کنم مثل ترم پیش باید با دعوا و تهدید حذف کردن درس بیرونشون میکردم و راستش حوصله نداشتم وبعد از اون دیگه بهشون اهمیت ندادم انگار تو کلاس نیستن،هر چی حرف زدن دیگه جواب ندادم و آخر کلاسم زودتر گفتم که برن تا از شرشون خلاص شم.حالا جالبه یکیشون اومده بهم میگه استاد هر کاری داشتین بهم بگین من خودم واستون انجام میدم.میخواستم بگم تو شر نرسان خوبیت پیش کش.حالا امروز به خیر گذشت،2 شنبه هم نامردا با من کلاس دارن(خدایا مارا از شر اینجور دانشجوه ها حفظ بفرما)

موقع برگشت همون آقا مسئول  گفت که بریم سایت رو که قراره 2 شنبه اونجا نرم افزار مطلب درس بدید بهتون نشون بدم و بعد گفت سایت بزرگتره وکلاس رو هم بیارید اینجا ،اینقد ذوق کردم .واقعا سایت کجا و اون آزمایشگاه فینقلی  کجا.بلاخره جا و مکان کلاس هم مشخص شد و خیالم راحت شد.



لایو بازدید : 11 شنبه 20 مهر 1392 نظرات (0)
هستند کسانی که از شدت دلتنگی

به کُما رفته اند

حرف می زنند...

راه می روند... نفس می کشند...

اما چیزی حس نمی کنند!


لایو بازدید : 25 شنبه 20 مهر 1392 نظرات (1)


به همه چیز عادت می کنیم

به داشته ها و نداشته هایمان

خیلی طول نمی کشد که

جلوی آینه زل بزنی به خودت

موهایت را کنار بزنی

و با خودت بگویی

اصلا مگر داشتی اش

مگر از اول بود ؟!

که بودن و نبودنش مهم باشد....


تعداد صفحات : 4

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 127
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 3
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 10
  • باردید دیروز : 5
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 10
  • بازدید ماه : 81
  • بازدید سال : 533
  • بازدید کلی : 2,908